فقیرترین کشورهای جهان در سالی که گذشت
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۵۶۸۲۵
جهان آنقدر ثروت و منابع دارد که بتوان مطمئن شد کل نژاد بشر از یک زندگی استاندارد و مناسب برخوردار میشوند. با این حال مردم کشورهایی مانند بوروندی، سودان جنوبی و جمهوری آفریقای مرکزی همچنان در فقر دست و پا میزنند.
به گزارش روزیاتو، برای سایر مدعیان احتمالی عنوان ناخوشایند «فقیرترین کشورها»، یعنی افغانستان، سوریه و یمن، سالها درگیری، دستیابی به ارقام اقتصادی قابل اعتماد و درنتیحه ارزیابی را غیرممکن میسازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس چگونه فقیرترین کشورهای جهان را تعیین کنیم؟ در حالی که تولید ناخالص داخلی سرانه اغلب معیار استاندارد در نظر گرفته میشود، جبران تفاوت در هزینههای زندگی و نرخ تورم با استفاده از برابری قدرت خرید میتواند قدرت خرید افراد در هر کشوری را بهتر ارزیابی کند.
در ادامه نگاهی میاندازیم به ۱۰ کشور فقیر جهان در سال ۲۰۲۳ ۱۰. لیبریاقدیمیترین جمهوریِ آفریقا سالهاست در میان فقیرترین کشورهای جهان جای دارد. زمانی که ژرژ وهآ، ستاره سابق فوتبال در سال ۲۰۱۸ به عنوان بیستوپنجمین رئیس جمهور لیبریا انتخاب شد، انتظارات از او بالا بود، اما در عوض اولین سالهای ریاست او با تورم بالا، بیکاری و رشد اقتصادی منفی همراه شد.
۹. چادچاد دهمین منبع بزرگ ذخایر نفت آفریقا را دارد، اما فقر همچنان در آن گسترده است و آن را به نهمین کشور فقیر جهان تبدیل میکند. بیشتر درآمدهای بادآورده حاصل از نفت این کشور در سال ۲۰۰۳ توسط رئیس جمهور مستبد آن، ادریس دبی، صرف مبارزه با شورشیان و سرکوب هر شکلی از مخالفت شد.
۸. مالاویاقتصاد یکی از کوچکترین کشورهای آفریقا عمدتاً به محصولات دیم وابسته است که در برابر شوکهای مربوط به آب و هوا آسیب پذیر است. ناامنی غذایی در مناطق روستایی بسیار زیاد است.
۷. نیجرنیجر با ۸۰ درصد قلمرو محصور در خشکی خود توسط صحرای بزرگ آفریقا و جمعیتی به سرعت رو به رشد و وابسته به کشاورزی، در معرض خطر بیابانزایی قرار دارد. ناامنی غذایی و همچنین میزان بیماری و مرگ و میر بالاست و درگیریهای مکرر ارتش با بوکوحرام نیز هزاران نفر را آواره کرده است.
۶. موزامبیکاین مستعمره سابق پرتغال غنی از منابع و موقعیت استراتژیک، میانگین نرخ رشد تولید ناخالص داخلی بیش از ۷ درصد را در دهه گذشته ثبت کرده با این حال همچنان در میان ۱۰ کشور فقیر جهان قرار دارد.
۵. جمهوری دموکراتیک کنگواز زمان کسب استقلال از بلژیک در سال ۱۹۶۰، جمهوری دموکراتیک کنگو چندین دهه از دیکتاتوری، بیثباتی سیاسی و خشونت مدام را متحمل شده است که آن را در میان فقیرترین کشوهای جهان قرار داده است.
با این حال بانک جهانی میگوید جمهوری دموکراتیک کنگو منابع و پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به یکی از ثروتمندترین کشورهای آفریقا را دارد.
۴. سومالیاین کشور ۱۷ میلیونی هرگز از هجوم مصیبتها به دور نیست؛ سیل و هجوم بیسابقه ملخها و خشکسالی همواره این کشور را تحت الشعاع قرار میدهند. آژانسهای بشردوستانه هشدار میدهند که نیمی از جمعیت سومالی به شدت به کمک نیاز دارند.
۳. جمهوری آفریقای مرکزیجمهوری آفریقای مرکزی که سرشار از طلا، نفت، اورانیوم و الماس است، کشوری بسیار ثروتمند است که افراد بسیار فقیر در آن زندگی میکنند و بخش عمدهای از یک دهه در میان فقیرترین کشورهای جهان بوده است.
دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل تخمین میزند که حدود ۲.۷ میلیون نفر (تقریباً نیمی از جمعیت CAR) ناامنی غذایی حاد را تجربه میکنند.
۲. بوروندیبوروندی کوچک محصور در خشکی فاقد منابع طبیعی است و در اثر یک جنگ داخلی ۱۲ ساله زخمی شده است و همین امر به کسب رتبه دوم فقیرترین کشور جهان کمک کرده است.
رئیس جمهور این کشور تلاشهایی برای راهاندازی مجدد اقتصاد و ترمیم روابط دیپلماتیک انجام داده و سال گذشته، ایالات متحده و اتحادیه اروپا پس از لغو تحریمهای مالی کمکهای خود را از سر گرفتند. اما متأسفانه رشد همچنان کند است و تورم در سال جاری حدود ۱۶ درصد پیش بینی میشود.
۱. سودان جنوبیسودان جنوبی فقیرترین کشور در میان فقیرترینهاست. کشوری دارای ذخایر نفتی غنی با جمعیتی ۱۱ میلیون نفری که از شکافهای اجتماعی، نابرابری، فساد و جنگ رنج میبرد.
در حالی که رشد اقتصادی پیشبینیشده برای سال ۲۰۲۳ میتواند ۵.۸ درصد باشد، اما تورم قویتر است و با ۲۷ درصد در میان بالاترین نرخهای جهان قرار دارد.
یونیسف تخمین میزند که بیش از نیمی از جمعیت – حدود ۷.۸ میلیون نفر – احتمالاً در طول آوریل تا جولای ۲۰۲۳ با ناامنی غذایی حاد روبرو بودهاند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: فقیر کشورها قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل فقیرترین کشور های جهان میان فقیرترین ناامنی غذایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۵۶۸۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا « راه حل دو کشوری » میان فلسطین و اسرائیل ممکن است؟/ چالش های پیش روی کشور مستقل فلسطین چیست؟
به گزارش جماران، از زمان آغاز جنگ غزه در اکتبر 2023 مسئله ضرورت تشکیل کشور مستقل فلسطین بیش از پیش در محافل سیاسی و البته رسانه ای مطرح شده است. نشریه آنلاین و مکتوب «هیل» که نزدیک به کنگره ایالات متحده محسوب می شود، در تازه ترین نوشتار به چالش های پیش روی راهکار تشکیل دو کشور مستقل اسرائیل و فلسطین پرداخته و می نویسد:
در حال حاضر هر کسی که میخواهد در جریان اصلی بحث خاورمیانه در نظر گرفته شود، باید حمایت جدی خود را از «راهحل دو کشوری» برای درگیری بین اسرائیلیها و فلسطینیها اعلام کند. راه حل دو کشوری یعنی وجود دولت اسرائیل که در ماه مه 1949 در سازمان ملل پذیرفته شده در کنار یک کشور فلسطین که یک دولت ناظر غیرعضو در سازمان ملل متحد شناخته می شود. اما علامت سوال بزرگ این است: کشور فلسطین چگونه خواهد بود؟
با به راه افتادن موجی از احساس های ضداسرائیلی در سطح بین المللی، حماس هم درباره راه حل دو دولتی موضع گیری کم سابقه ای داشته است.
خلیل الحیه که نماینده شهر غزه در شورای قانونگذاری فلسطینی و یکی از اعضای دفتر سیاسی حماس مستقر در قطر است، در یکی از تازه ترین اظهار نظرها در این باره گفته بود که حماس حاضر است با یک آتشبس پنج ساله یا بیشتر با اسرائیل موافقت کند و در صورت ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی، سلاحهای خود را روی زمین گذاشته و به یک حزب سیاسی تبدیل خواهد شد. او همچنین تاکید کرد که حماس آمادگی دارد به سازمان آزادیبخش فلسطین بپیوندد تا یک دولت واحد برای غزه و کرانه باختری تشکیل شود. او در بخش دیگری از این مصاحبه تاکید کرد که «حماس آمادگی دارد حدود کشور فلسطینی را بر اساس قطعنامههای بینالمللی که تاکید دارد باید در امتداد مرزهای پیش از جنگ ۱۹۶۷ تشکیل شود، بپذیرد.»
با این حال، الحیه به طور جداگانه به یک روزنامه عربی مستقر در لندن گفت که هرگونه توافق با اسرائیل صرفاً یک اقدام موقت خواهد بود و بر تعهد به «حق تاریخی بر تمام سرزمین های فلسطینی» تاکید کرد. منظور او از سرزمین تاریخی فلسطین منطقه ای است که شامل کشور کنونی اسرائیل هم می شود.
این چندان تعجب آور نیست: منشور تأسیس حماس در سال 1988، ادعای «هر وجب از فلسطین» را دارد، که آن را به عنوان «سرزمین وقف اسلامی که تا روز قیامت برای نسلهای مسلمان وقف شده است» توصیف میکند.
منشور در سال 2017 به روز شد، اما تجدید نظر این سند در این بخش عمیقاً مبهم ماند و ادبیات آن به گونه ای بود که می توانستیم مفهوم «دولت فلسطین در مرزهای قبل از جنگ شش روزه 1967» را از آن به دست آوریم. اما خالد مشعل، رئیس وقت دفتر سیاسی حماس، در آن زمان به الجزیره گفت: «اصول ملی ما بدون تغییر باقی مانده است. هیچ تناقضی وجود ندارد.»
بنابراین، احتمال دستیابی حماس و دولت اسرائیل به یک درک متقابل قابل درک از «راه حل دو کشور» اندک است. حتی اگر ایده دو کشور را در سناریویی بپذیریم که در آن حماس تمایل خود را برای نابودی کشور اسرائیل رد کند، یک کشور مستقل فلسطینی چگونه خواهد بود؟
اولین مانع بزرگ این است که دو مرکز جمعیت فلسطین، کرانه باختری و نوار غزه، به هم پیوسته نیستند. حتی در باریک ترین حالت، فاصله بین این دو منطقه 25 مایل است، با قلمروی بین آنها که مطلقاً هیچ چشم اندازی برای رها کردن این منطقه توسط اسرائیل وجود ندارد. یک کشور فلسطینی از دو منطقه مجزا تشکیل خواهد شد که بیش از دو میلیون نفر در غزه و نزدیک به سه میلیون نفر در کرانه باختری باشند.
به جز کشورهایی با مناطق بسیار کوچکتر، مانند استان محصور روسیه کالینینگراد، و کشورهای جزیره ای، به سختی می توان به یک کشور موفق و پایدار متشکل از دو نهاد «کمابیش مساوی اما از نظر جغرافیایی مجزا» فکر کرد. از سال 1947 تا 1971، پاکستان شامل سرزمینی بود که ما اکنون به عنوان پاکستان و بنگلادش مدرن می شناسیم (بنگال شرقی 1947-55، پاکستان شرقی 1955-71)، اما این ترتیب کمتر از 25 سال پس از یک جنگ خونین برای استقلال از هم پاشید و میلیون ها غیرنظامی کشته شدند.
در مرحله بعد اگر این گسست جغرافیایی را هم بپذیریم، خود کرانه باختری یک واحد همگن نیست. این منطقه در سال 1967 توسط اسرائیل تصرف شد و دولت فلسطین، در زمان محمود عباس، رئیس جمهور 88 ساله - که اکنون در نوزدهمین سال از دوره چهار ساله ریاست جمهوری خود است - تنها حدود دو سوم کرانه باختری را در اختیار دارد. صدها منطقه انفرادی حدود 400000 نفر از جمعیت را مهاجران یهودی تشکیل می دهند.
واقعیت بیرحمانه این است که در هر یک از بخشهای کشور فعلی فلسطین، حکومت محدودی وجود دارد و در حالی که میتوان دیدگاههای متفاوتی در مورد دلایل آن داشت، هیچ دولت منسجم و یکپارچهای وجود ندارد تا در صورت به رسمیت شناختن بینالمللی کنترل را به دست بگیرد. حماس از سال 2007 نوار غزه را تحت کنترل دارد، در حالی که فتح، بزرگترین جناح سازمان آزادیبخش فلسطین، در کرانه باختری تسلط دارد و این دو رقیب سرسختی هستند که رابطه پرتنشی را با هم تجربه می کنند.
تعدادی از عوامل پیچیده دیگر نیز وجود دارد. اقتصاد غزه که همیشه درهم و برهم بوده، پس از تهاجم اسرائیل ویران شده است. فساد در هر دو بخش از دولت فلسطین رایج است. نقض حقوق بشر گسترده است. بدهی ملی بیش از 8 میلیارد دلار، حدود یک پنجم تولید ناخالص داخلی وجود دارد. جمعیت «پناهنده» 5.9 میلیون نفری وجود دارد که برخی از آنها در اردن، لبنان و سوریه زندگی می کنند و تشکیلات خودگردان ملی فلسطین بر حق بازگشت همه آنها تاکید دارد.
حمایت از «راه حل دو دولتی» برای پایان دادن به درگیری بین اسرائیل و فلسطینی ها به عنوان یک شعار خوب است. اما واقعیت این است که این اتفاق نمی تواند به زودی رخ دهد. اجرای این طرح آهسته و پرهزینه خواهد بود و نیاز به سرمایه گذاری خارجی هنگفت دارد و اصلاً مشخص نیست که آیا یک سیاست حتی در درازمدت جواب می دهد یا خیر.
گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهد ایالات متحده «امیدوار» است که حماس شرایط جدید آتشبس پیشنهادی اسرائیل را بپذیرد، که اولین گام در مسیری طولانی خواهد بود.
ما می توانیم برخی از عناصر ضروری در این مرحله را بپذیریم:
-اسرائیل باید به طور منطقی بتواند احساس کند که امنیت آن تضمین شده است.
-نمایندگان فلسطین باید متقاعد شوند که روندی وجود دارد که می تواند به حاکمیت پایدار فلسطین منجر شود.
-حماس در شکل کنونی اش نمی تواند بخشی از معماری پس از جنگ باشد.
-فلسطینی ها به تعهدات واقعی و جدی سایر کشورهای عربی نیاز خواهند داشت.
-راه حل دو کشوری باید از یک فکر ایده آل گرایانه خارج شده و و الهام بخش روشی عملی برای تغییر وضعیت شود.